نقش رنگ در عکاسی
رنگ یکی از ارزشمندترین ابزارهای ما در ترکیب بندی به شمار می رود. اما اغلب اهمیت آن از سوی عکاسان نادیده گرفته می شود. رنگ ها و تن های مختلف رنگی از قابلیت انتقال احساسات و عواطف متفاوت برخوردارند، بنابراین نحوه ی بکارگیری رنگ در عکس ها می تواند بر واکنش و احساس افراد نسبت به عکس های شما تاثیر بگذارد. در این جا می کوشیم به این سوال پاسخ دهیم که چگونه می توان از رنگ برای تاثیرگذاری هرچه بیشتر بر مخاطب بهره گرفت؟
چرخه رنگ
قبل از هر چیز اجازه بدهید با چرخه ی رنگ و رنگ های اولیه (اصلی)، ثانویه (فرعی) شروع کنیم. تعامل و ارتباط این رنگ ها با هم، بنیان نظریه ی رنگ را تشکیل می دهد و هم چنین راز تصاویر رنگی جذاب و خوش آب و رنگ نیز در همین روابط نهفته است.
رنگ های اصلی افزایشی و تفریقی
در دبستان یاد گرفتیم که سه رنگ اصلی عبارتند از آبی، قرمز و زرد. یا به لحاظ فنی سیان، ماژنتا و زرد. هم چنین می دانیم که از ترکیب رنگ آبی با زرد، رنگ سبز؛ قرمز با آبی، رنگ بنفش؛ زرد با قرمز رنگ نارنجی و در نهایت از ترکیب این سه رنگ با هم، رنگ سیاه به دست می آید. در این حالت، به سه رنگ سبز، بنفش و نارنجی رنگ های فرعی گفته می شود که از ترکیب دو رنگ اصلی حاصل می شوند.
چرخه رنگ/ رنگ های اصلی افتراقی: آبی، قرمز ، زرد
اما سه رنگ اصلی دیگر نیز وجود دارد که ترکیب آن ها با هم به تشکیل رنگ سفید می انجامد و ما این سه رنگ را رنگ های اصلی افزایشی می نامیم. این ها همان سه رنگ موسوم به “دیجیتال” هستند که در صفحه های نمایش و سنسورهای دوربین به کار می روند. این سه رنگ عبارتند از آبی، قرمز و سبز که با هم همان چرخه رنگی مشهور RGB را تشکیل می دهند. مهم نیست که کدام چرخه رنگی را ترجیح می دهید بلکه آن چه اهمیت دارد درک درست این چرخه ها و نحوه ی تعامل رنگ ها در این چرخه هاست که می تواند در خلق تصاویر چشم نواز به شما کمک کند. لازم به توضیح است که در این حالت، سه رنگ زرد، سیان و ماژنتا حکم رنگ های فرعی یا ثانویه را دارا هستند.
چرخه رنگ/ رنگ های اصلی افزایشی: قرمز، سبز، آبی (RGB)
تعادل رنگی
ترکیب و هم نشینی رنگ های متفاوت می تواند احساسی از تعادل (آرامش) یا تنش (آشفتگی) در عکس های شما ایجاد کند. حس تعادل و آرامشی که در ساحل دریا به شما دست می دهد معمولا به خاطر تضادی است که میان رنگ آبی آسمان و دریا با رنگ طلایی-نارنجی شن ها ایجاد می گردد. در ادامه حالت هایی که به ایجاد تعادل رنگی در تصویر منجر می شود را با هم مرور خواهیم کرد:
Seaside-Wallpaper
الف) استفاده از رنگ های منوکروماتیک: اولین روش برای ایجاد تعادل و هارمونی رنگی در تصویر استفاده از رنگ های مونوکروماتیک است یعنی از استفاده از تن ها و پرده های یک رنگ واحد. برای این کار کافی است یک رنگ را از چرخه ی رنگی انتخاب کرده و با اضافه کردن سیاه یا سفید به آن تنالیته های مختلفی از آن ایجاد نمائید.
ایجاد هارمونی رنگی با استفاده از رنگ های مونوکروکاتیک
ب) استفاده از رنگ های مشابه: روش دوم برای رسیدن به هارمونی و تعادل رنگی استفاده از رنگ های مشابه است. در این حالت ما شاهد هم نشینی رنگ هایی هستیم که بر روی چرخه ی رنگ در مجاورت هم قرار دارند. این حالت اغلب در طبیعت یافت می شود اما نباید فراموش کرد که گاهی اوقات به علت شباهت و مجاورت زیاد رنگ ها، تصویر ممکن است فاقد کنتراست شده و اندکی مات و دلگیر به نظر آید.
ایجاد هارمونی رنگی از طریق رنگ های مشابه
ج) رنگ های مکمل: در این حالت تعادل رنگی از طریق هم نشینی رنگ هایی ایجاد می شود که بر روی چرخه ی رنگی در مقابل هم قرار دارند. در این حالت ما اغلب شاهد خلق تصویر پرکنتراست تر و سرزنده تری خواهیم بود هرچند ایجاد تعادل رنگی در این حالت نسبت به روش های قبلی کار دشوارتری خواهد بود.
ایجاد هارمونی رنگی از طریق رنگ های مکمل
د) رنگ های سه گانه: در این حالت برای ایجاد هارمونی رنگی شما باید نخست یک رنگ خاص را بر روی چرخه ی رنگی انتخاب کنید و سپس دو رنگ دیگر را به نحوی انتخاب کنید که از رنگ نخست به یک اندازه فاصله داشته باشند. در واقع در این حالت مثلث متساوی الاضلاعی بر روی چرخه ی رنگی تشکیل می شود. در این حالت نیز ما شاهد خلق تصاویری پرکنتراست و بانشاط خواهیم بود.
ایجاد هارمونی رنگی با استفاده از رنگ های سه گانه
هم نشینی و ترکیب رنگ ها
استفاده از رنگ های بسیار در تصویر می تواند گیج کننده باشد: در واقع در این حالت، چشم شما نمی تواند روی نقطه ی خاصی در تصویر متمرکز شود و در نتیجه تصویر در هم بر هم و مخدوش به نظر خواهد آمد. با این حال، این بدان معنی نیست که شما نمی توانید از گستره ی رنگی وسیعی در تصویرتان بهره بگیرید. اگر با خواص رنگ ها آشنایی کافی داشته باشید و به اندازه ی کافی دقت کنید، وجود رنگ های متعدد در تصویر شما نه تنها به ایجاد آشفتگی در نگاه و ذهن مخاطب منجر نمی شود بلکه می تواند به یک ویژگی مثبت بدل گردد.
تقویت رنگ ها
فراموش نکنید که رنگ های سیاه و سفید نیز می توانند بر ویژگی های رنگی تصویر تاثیرگذار باشند. اگر شما رنگ خاصی را در مقابل پس زمینه ای سفید قرار دهید، رنگ موردنظر مقداری از شفافیت خود را از دست داده و تا حدی گرفته و کدر به نظر برسد. جالب این جاست که اگر همان رنگ در مقابل پس زمینه ای سیاه قرار گیرد، نتیجه ای کاملا معکوس را به دنبال خواهد داشت یعنی رنگ شفاف تر و روشن تر به نظر خواهد رسید. توجه به این نکته در هنگام عکاسی پرتره و تبلیغاتی می تواند به شما در گرفتن عکس های بهتر کمک کند.
اشباع رنگی
به خاطر داشته باشید که کم کردن اشباع و غلظت رنگ، می تواند به ایجاد حسی از آرامش، سکون و وقار در تصویر شما منجر گردد. در حالی که بالا بردن درجه اشباع رنگی در نقطه مقابل حسی از سرزندگی و پویایی به تصویر خواهد بخشید. البته به خاطر داشته باشید که زیاده روی در بالا بردن اشباع رنگی می تواند به خلق تصایری غیرواقعی و کارتونی منجر گردد.
شناخت رنگ ها گامی ساده و ضروری برای ترکیب بندی بهتر در عکاسی است. عکاسی مطالعه نور است و نور رنگی است! بنابر این بهتر است که دمای رنگ ها، چرخه رنگ و کاربردهای آن در عکس هایتان را بهتر بشناسید.
شناخت رنگ ها گامی ساده و ضروری برای ترکیب بندی بهتر در عکاسی است. عکاسی مطالعه نور است و نور رنگی است! بنابر این بهتر است که دمای رنگ ها، چرخه رنگ و کاربردهای آن در عکس هایتان را بهتر بشناسید.
چیزی که دانستن آن برای عکاسی که می خواهد این مقاله را بخواند ضروری است این است که بداند نظریه رنگ ها در نور با رنگ های نقاشی متفاوت است. رنگ های مرسوم اصلی که نقاشان و پرینترها از آن استفاده می کنند رنگ های قرمز، آبی و زرد می باشند. در حالی که در نور رنگ های اصلی قرمز، آبی و سبز می باشد. در نور با ترکیب مساوی این رنگ ها نور سفید بدست می آید، با ترکیب آبی و سبز رنگ فیروزه ای داریم و ترکیب قرمز و سبز، زرد می شود. بنابر این در عکاسی بنفش، فیروزه ای و زرد رنگ های طفیلی هستند. د راین مقاله نحوه تشکیل رنگ ها و خواص آنها به تفصیل بحث شده و به چرخه رنگی مرسوم در عکاسی اشاره شده است.
– دمای رنگ
دمای رنگ با درجه کلوین بیان می شود و عبارتست از میزان حرارتی که باید به یک منبع جسم سیاه داده شود تا نوری با خواص طیفی مشابه با آن رنگ ساطع نماید.
برای توضیح این تعریف، رنگ فلز گداخته را در نظر بگیرید. وقتی یک تکه فولاد گداخته می شود، در ابتدا رنگ آن قرمز تیره می شود. وقتی که گرمتر شود، دارای رنگی بین آبی و سفید می شود. این پدیده رابطه بین دما و رنگ را نشان می دهد. با بالاتر رفتن دما رنگ فلز گداخته به آبی مایل به بنفش تبدیل شده و سرانجام اشعه ماوراء بنفش نامرئی ساطع می کند. وقتی قطعه فلز از منبع حرارت دور شود، رنگ آن زرد، سپس نارنجی و قرمز می شود.
مثالهایی از دمای رنگ های غیر نور روز:
▪ نور شمع : ۱۵۰۰ کلوین
▪ لامپ نئون ۴۰ واتی: ۲۶۸۰ کلوین
▪ لامپ نئون ۲۰۰ واتی: ۳۰۰۰ کلوین
▪ لامپ تنگستن: ۳۴۰۰ کلوین
▪ نور لامپ گزنون: ۵۰۰۰-۴۵۰۰ کلوین
▪ نور فلاش الکترونیکی: ۵۵۰۰-۵۶۰۰ کلوین
ولی به خاطر داشته باشید که دو منبع نور مختلف که دارای دمای رنگ مساوی هستند، لزوما دارای کیفیت بصری رنگ مشابه نیستند. دو منبع نور با رنگ مساوی نیز می توانند دارای کیفیت به شدت متفاوتی باشند.
– نور خورشید
خورشید مانند یک جسم سیاه عمل می کند. نوری که خورشید تولید می کند باید از میان فضا و سپس اتمسفر زمین عبور کرده تا به سطح زمین برسد. بنابر این نور خورشید ترکیبی از نور مستقیم خورشید و نیز نور غیر مستقیم حاصل از پخش شدن و انعکاس نور توسط اتمسفر و ابرها می باشد. این پدیده باعث می شود که نور خورشید دارای دمای رنگ متفاوتی از ۲۰۰۰ کلوین تا ۲۰۰۰۰ کلوین شود. در جدول زیر دمای معمول نور روز در شرایط زمانی و آب و هوایی مختلف آورده شده است.
شرایط نور روز کمترین (K) بیشترین(K)
سایه (نور آسمان آبی) ۱۲۰۰۰ ۲۰۰۰۰
سایه (نور هوای مه آلود) ۷۵۰۰ ۸۴۰۰
نور خورشید+نور آسمان صاف وسط روز ۶۰۰۰ ۶۵۰۰
نور خورشید+نور آسمان صاف صبح/عصر ۵۷۰۰ ۶۲۰۰
نورخورشید +نور آسمان مه آلود ۵۷۰۰ ۵۹۰۰
فقط نور مستقیم خورشید وسط روز متوسط ۵۴۰۰
فقط نور مستقیم خورشید، عصر/صبح ۴۹۰۰ ۵۶۰۰
نور خورشید ۱ ساعت قبل غروب یا بعد طلوع ۳۲۰۰ ۳۴۰۰
نور خورشید در غروب / طلوع ۱۹۰۰ ۲۴۰۰
– نور جذب شده
هنگامی که نور سفید روی جسمی می تابد، بخشی از نور جذب می شود. این جذب نور علت رنگی است که شما می بینید.
– اجسام شفاف (شیشه، آب،…) به علت اینکه اجازه می دهند تمام اشعه نور سفید از میان آنان عبور کند بی رنگ دیده می شوند.
– نور بازتابی از سطح اجسام کدر شامل رنگ آنهاست. اگر تمام طیف های نور سفید توسط جسمی جذب شود، آن جسم سیاه به نظر می رسد. بر عکس، اگر تمام طیفهای نوری توسط جسمی بازتاب شود، آن جسم سفید دیده می شود.
– چرخه رنگ
یک عامل اساسی در عکاسی توانایی رسیدن به رنگ و جلوه مورد نظر در عکسهاست. برای دستیابی به این هدف اطلاعات اولیه نظریه رنگ ها مورد نیاز است. چرخه رنگ نشان داده شده در اینجا این موضوع را نشان می دهد.
چرخه رنگ بر اساس رنگ های رنگین کمان تنظیم شده است: قرمز – نارنجی – زرد- سبز – آبی – بنفش. با قرار دادن این طیفها در حول یک دایره ترکیب جدید قرمز- بنفش رنگی را نتیجه می دهد که در رنگین کمان وجود ندارد، ولی در چرخه رنگی ما یافت می شود. با استفاده از این چرخه رنگ فهمیدن ارتباط بین رنگ های مختلف آسانتر می شود.
– اجزاء چرخه رنگ
تمام رنگ ها از ترکیب سفید، سیاه و رنگ های اصلی ساخته شده اند. چرخه رنگ ارتباط بین رنگ ها را تشریح می کند.
– رنگ های اصلی
رنگ های اصلی (قرمز، زرد و آبی که با مثلث نشان داده شده اند) رنگ های خالص بوده و از ترکیب هیچ رنگ دیگری به دست نمی آیند. اگر سه رنگ با هم مخلوط شوند نتیجه کار رنگ سیاه است.
– رنگ های ثانویه
از ترکیب مساوی دو رنگ اصلی رنگ های ثانویه به دست می آید . نارنجی، سبز و بنفش رنگ های ثانویه هستند.
– رنگ های مرتبه سوم
رنگ های قرمز-نارنجی، قرمز- بنفش، زرد- سبز، زرد- نارنجی، آبی- بنفش و آبی – سبز از رنگ های اصلی و ثانویه با هم ترکیب شده و رنگ های مرتبه سوم را تشکیل می دهند.
– طرح و اثر رنگ ها
اکنون می خواهیم ببینیم این رنگ ها چگونه با هم مخلوط شده و اثر آنها بر تصویر نهایی چیست؟ از آنجا که تعداد حالات مختلف رنگی بسیار زیاد است، در لیست زیر فقط بخش کوچکی از حالات و اثرات مهم مربوط به رنگ ها شرح داده شده است.
– مشابهت
در این طرح از رنگ های همسایه (نظیر قرمز، قرمز – نارنجی، و قرمز – بنفش) استفاده می شود.
▪ نقاط قوت: این ترکیب از رنگ ها اثرات آرام بخش دارند و هنگامی که به طرحی جذاب و در عین حال بدون جسارت و تندی نیاز داریم از آنها استفاده می کنیم.
▪ نقاط ضعف: با وجود رنگ های مشابه زیاد در کادر ایجاد تمرکز بیننده عکس به نواحی کلیدی تصویر مشکل می شود.
– رنگ های متمم
عبارتند از رنگ هایی که در دو سوی مخالف چرخه رنگ قرار دارند (مثل آبی و نارنجی). همانند رنگ های نقاشی وقتی متمم یک رنگ با آن ترکیب شود، باعث تمایل رنگ به خاکستری می شود و حالت نیمه خنثی ایجاد می کند. با اضافه شدن رنگ متمم بیشتر، مخلوط به خاکستری نزدیکتر می شود، تا جایی که دیگر از دو رنگ اولی چیزی دیده نمی شود.
▪ نقاط قوت: با قرار دادن رنگ های مکمل در کنار هم، همدیگر را تقویت نموده و القای حس طراوت و اشتیاق می نمایند و در کنتراست شدید با یکدیگر واقع می شوند. رنگ مکمل باعث می شود که رنگ دیگر درخشانتر و شدیدتر به نظر برسد. رنگ های مکمل برای ایجاد عکسهای دارای استحکام و جنبش مفید می باشند.
▪ نقاط ضعف: این رنگ ها ممکن است تمرکز بیننده عکس را از نقاط کلیدی عکس منحرف نمایند. رنگ های مکمل دارای طول موجهای بسیار متفاوتی بوده و در نتیجه اگر در عکس نزدیک به هم قرار گرفته باشند ممکن است باعث مشکل دید برای بیننده شوند و اعوجاج اپتیکی ایجاد نمایند.
– سه تایی ها
در این حالت سه رنگ با فاصله مشابه با هم در چرخه رنگ (مثل قرمز، زرد و آبی) در کنار هم قرار می گیرند.
▪ نقاط قوت: این رنگ ها حس خوشحالی و لذت را القاء می کنند. این رنگ ها خصوصا برای سوژه های بی نظم که نقاط زیادی از تصویر دارای اطلاعات کلیدی است مناسب هستند.
▪ نقاط ضعف: این رنگ ها ممکن است برهم زننده تمرکز باشند.
– مکمل های مجزا
عبارتند از یک رنگ اصلی و دو رنگ مخالف مکمل واقع در دو طرف ضلع روبروی آن رنگ (مثل قرمز و زرد-سبز و آبی – سبز)
▪ نقاط قوت: این رنگ ها ترکیبهای بسیار پرمحتوا و معنوی بوده و برای القای احساسات هنرمندانه بسیار مناسب می باشند.
▪ نقاط ضعف: رنگ های مکمل مجزا دارای طول موجهای شدیدا متفاوتی بوده و در نتیجه اگر در عکس در نزدیکی هم قرار بگیرند باعث ایجاد مشکل احساس و اعوجاج اپتیکی برای بیننده شوند.
مسایل بالا بر اساس رنگ های نقاشی بیان شده است. ترکیب رنگ در نور، مثلا روی مانیتور کامپیوتر یا در پرینترهای رنگی، با رنگ های نقاشی متفاوت است. در این حالت رنگ مشکی از ترکیب رنگ های اصلی ایجاد می شود. پروسه های پرینت ۴ رنگی و برنامه های کامپیوتری که برای ایجاد آنها استفاده می شود بر اساس رنگ های اصلی متفاوتی که شامل زرد، بنفش، فیروزه ای و سیاه می باشد کار می کنند.
– ابعاد رنگ
برای شناخت کامل رنگ علاوه بر شناخت چرخه رنگ ها باید درجه رنگ Hue، درجه اشباع رنگ Saturation و میزان رنگ Value نیز شناخته شود.
▪ درجه رنگ Hue: درجه رنگ در واقع مشخصه ویژه یک رنگ (نظیرقرمز، زرد و آبی) می باشد. طول موجهای خاص یک طیف رنگی ترکیب دقیق رنگی آن را مشخص می کند. مثلا رنگ قرمز دارای اجزاء متفاوتی از رنگ قرمز-نارنجی است.
▪ اشباعSaturation : اشباع رنگ که بنام شدت رنگ نیز شناخته می شود، به قوت یا ضعف، و پربودن یا شفافیت یک رنگ اطلاق می شود. وقتی گفته می شود که یک رنگ درخشان و پر است یعنی دارای اشباع و شدت بالا است. بر عکس هنگامی که یک رنگ ملایم و شفاف باشد دارای اشباع کم است.
▪ میزان رنگ Value: همانند اثر اشباع، در عکاسی سیاه و سفید، روشنایی متناظر با مقدار طیفها است. با اضافه کردن سفیدی یا سیاهی، درجات مختلفی از روشنایی بدست می آید. با اضافه کردن سفیدی به یک رنگ، رنگی کمرنگ و روشن بدست می آید. با اضافه شدن سیاه به یک رنگ یک رنگ تیره تر و سایه ای از رنگ اولیه بدست می آید. اگر میزان سیاهی خیلی زیاد باشد، به رنگ بدست آمده رنگ تیره گفته می شود. عکسهای کم نور این رنگ ها را نشان می دهند. از طرف دیگر، با زیاد نور دیدن عکس، رنگ ها رنگ و رو رفته شده و سفیدی از حد اعتدال بیشتر می شود.
– دمای رنگ
رنگ ها دارای مشخصه ای بنام سردی یا گرمی هستند. رنگی که ما می بینیم حاصل طول موج نور منعکس شده از رنگ است. طیفهای قابل دیدن بین مادون قرمز (در انتهای طرف گرم) و فوق بنفش (در انتهای طرف سرد) قرار دارند.
– رنگ های گرم
نیمه قرمز چرخه رنگ ها به عنوان رنگ های گرم شناخته می شوند که شامل زرد- سبز و قرمز-بنفش می باشد.
▪ نقاط قوت: این رنگ ها القاء کننده گرمی و راحتی هستند.
▪ نقاط ضعف: رنگ های گرم زیادی در تصویر باعث تضعیف برجستگی که باید در تصویر وجود داشته باشد می شود.
– رنگ های سرد
نیمه آبی چرخه رنگ به عنوان رنگ های سرد شناخته شده که شامل آبی-سبز و آبی – بنفش می باشد.
▪ نقاط قوت: این رنگ ها آرام و راحت هستند. این رنگ ها ممکن است بصورت غیر صمیمی و بی تکلف و ساده دیده شوند و برای انتخاب به عنوان پس زمینه مناسب هستند.
▪ نقاط ضعف: این رنگ ها احساس منفعلانه داشته و ممکن است برای تصاویر گرافیکی قوی مناسب نباشند.
– کاربردهای عکاسی
برای انتخاب اجزاء عکاسی از سوژه های بیجان، استفاده از خواص ترکیب رنگ های فوق به شدت بر تصویر شما و عکس العمل ایجاد شده از آن تاثیر می گذارد. اما در مورد رنگ و نورپردازی وضعیت چگونه است؟ رنگ بر احساسات ما تاثیر می گذارد. دقیقا همانند طیفهای آبی رنگ سوژه که رنگ های سرد و راحتی هستند، نور آبی نیز همان فضا را بر عکس ایجاد می نماید.
– نور طبیعی
در سایه (حتی در وسط روز)، دمای کلوین نور خیلی بالاست و در نتیجه رنگ ها به سمت انتهای آبی طیف رنگ ها سوق داده میشوند. همچنین سوژه های واقع در گوشه های تاریک، شکافها یا زیر یک درخت دارای طیفی از رنگ آبی می شوند. این اثر اگر بدرستی استفاده شود، می تواند خوشایند باشد. برای برطرف کردن طیف آبی روی عکس باید از فیلتری با رنگ متمم نظیر زرد استفاده نمود. نور ماه نیز طیفی آبی رنگ روی سوژه ها بوجود می آورد. همینطور هر اثر نوری را می توان با استفاده صحیح از فیلترها تشدید و یا تضعیف کرد.
نور طبیعی در طی روز تغییر می کند. نور درخشان خورشید رنگ هایی غنی، درخشان و دقیق را نشان می دهد. تمام سوژه ها با یک تراز از رنگ های دقیق دیده می شوند. بخار، مه یا غبار هوا بخاطر پخش کردن نور رنگ ها را ملایمتر می کنند. سوژه ها ملایم تر و تقریبا روشن تر دیده می شوند. همینطور در طی یک روز نیمه ابری، طیفهای سرد نور باعث می شود که رنگ پوست همانند رنگ چینی به نظر برسد، بنابر این عیوب پوستی جزئی (مثل کک مک و جوش) در زیر این فیلتر طبیعی در عکس کمتر دیده می شوند.
در طی طلوع یا غروب خورشید، نور دارای رنگ قرمز، زرد و نارنجی است و این رنگ ها را به سوژه های عکس شما می تاباند. این رنگ های گرم همانطور که قبلا گفته شد احساس جذابیت و کشش بیشتری را ایجاد می کنند.
– نورهای مصنوعی
بیشتر نورهای مصنوعی حالتی شبیه به نور سفید وسط روز ایجاد می کنند، ولی تفاوتهایی بین آنها وجود دارد:
▪ تنگستن: این نوع لامپ به نظر می رسد که نور سفید ساطع می کند، ولی در واقع یک طیف زرد روی عکس دیده می شود.
▪ فلورسانت: این نوع نور در بین نورهای مصنوعی تغییرات بیشتری در رنگ ایجاد می نماید. در بیشتر انواع یک طیف آبی/سبز در رنگ ایجاد نموده که نور زننده ای در عکس ایجاد می کند. اگر از هیچ فیلتر بهبود رنگی استفاده نشود، یک لایه سبز یا آبی در عکس ایجاد می شود.
▪ نور جیوه: همانند نور لامپهای خیابان، ممکن است به نظر سفید بیاید. ولی ممکن است تصویر آبی /سبز به نظر بیاید.
▪ فلاش الکترونیکی: برای ایجاد نورهای سفید طراحی شده اند، اما انواع مختلف آن با هم متفاوتند. برای اطمینان از اینکه هیچ رنگی روی عکس اضافه نمی شود، بررسی کنید که نور تولیدی فلاش که در منوال ذکر شده ۵۵۰۰K باشد.
نور یکی از اجزاء اساسی عکاسی است که نباید هیچگاه فراموش شود. اما با اطلاع از احساسی که می خواهید بر عکس حاکم باشد و داشتن دانش ابتدایی در مورد رنگ ها، انتخابهای ممکن و تاثیر آنها روی ترکیب بندی عکس دارای ابزاری خواهید بود که عکس خود را به هنر تبدیل نمایید.