نقش کلوین در دوربین

کلوین ( دمای رنگ ) در دوربین چیست و نقش آن در عکاسی

نمونه عکس با پدیده کلوین

 

شناخت رنگها گامی ساده و ضروری برای ترکیب بندی بهتر در عکاسی است. عکاسی مطالعه نوراست و نور رنگی است! بنابر این بهتر است که دمای رنگها، چرخه رنگ و کاربردهای آن در عکسهایتان را بهتر بشناسید. چیزی که دانستن آن برای عکاسی که می‌خواهد این مقاله را بخواند ضروری است این است که بداند نظریه رنگها در نور با رنگهای نقاشی متفاوت است. رنگهای مرسوم اصلی که نقاشان و پرینترها از آن استفاده می‌کنند رنگهای قرمز، آبی و زرد می‌باشند. در حالی که در نور رنگهای اصلی قرمز، آبی و سبز می‌باشد. در نور با ترکیب مساوی این رنگها نور سفید بدست می‌آید، با ترکیب آبی و سبز رنگ فیروزه‌ای داریم و ترکیب قرمز و سبز، زرد می‌شود. بنابر این در عکاسی بنفش، فیروزه‌ای و زرد رنگهای طفیلی هستند. د راین مقاله نحوه تشکیل رنگها و خواص آنها به تفصیل بحث شده و به چرخه رنگی مرسوم در عکاسی اشاره شده است. دمای رنگ یا درجه حرارت رنگ که با واحد کلوین سنجیده می شود ، بیان کنندۀ روشنی و رنگ نور است. همۀ لامپها اعم از فلورسنت یا متال هالید یا رشته ای نورشان را با رنگ خاصی متصاعد می کنند. در واقع رنگ نهایی نوری را که ما ‏مشاهده می کنیم متشکل از رنگهای مختلفی است که هر کدام دارای طول موج متفاوتی می باشند. این رنگها با یکدیگر ‏ترکیب شده و رنگ نهایی را تشکیل می دهند که ما آن را مشاهده می کنیم. پدیده ترکیب رنگهای مختلف با طول ‏موجهای متفاوت و تشکیل یک نور جدید را درجۀ حرارت رنگ می نامند وآنرا با واحد کلوین‎ (k) ‎می سنجند.  هرچه ‏درجۀ کلوین بالاتر باشد نور متصاعد شده خنک تر و روشن تر خواهد بود و به همین نحو درجۀ کلوین پایین تر بیانگر ‏نورهای گرم مانند زرد و قرمز است. لامپهای  14000 کلوین  برنگ سفید دیده می شود و  20000 کلوین  به رنگ آبی .

بازدید ادامه مطالب با کلیک روی ادامه مطالب


عکاسی از پدیده کلوین
 
تعریف علمی دمای رنگ:
اگر جسم سیاه گرم شود، در دماهای مختلف نورهای متفاوتی ایجاد می‌کند و این نورها تمام طیف مرئی را پوشش می دهند. برای توضیح این تعریف، رنگ فلز گداخته را در نظر بگیرید. وقتی یک تکه فولاد گداخته می‌شود، در ابتدا رنگ آن قرمز تیره می‌شود. وقتی که گرمتر شود، دارای رنگی بین آبی و سفید می‌شود. این پدیده رابطه بین دما و رنگ را نشان می‌دهد. با بالاتر رفتن دما رنگ فلز گداخته به آبی مایل به بنفش تبدیل شده و سرانجام اشعه ماوراء بنفش نامرئی ساطع می‌کند. وقتی قطعه فلز از منبع حرارت دور شود، رنگ آن زرد، سپس نارنجی و قرمز می‌شود. بنابراین دمای رنگ بر اساس رنگ تابیده شده از جسمی سیاه در دمای معیین تعریف شده است و بر حسب درجه کلوین بیان میشود. دمای رنگ بیشتر از ۴۰۰۰ درجه کلوین به عنوان نور سرد و دمای رنگ پایین تر از ۳۰۰۰ درجه کلوین به عنوان نور گرم در نظر گرفته می شود .
چه دمای رنگی انتخاب کنیم؟
رنگ های گرم :  نیمه قرمز چرخه رنگها به عنوان رنگهای گرم شناخته می شوند که شامل زرد- سبز و قرمز-بنفش می باشد. رنگ‌های گرم، محرک سیستم عصبی بوده و احساسات را تشدید می‌کنند. این دسته از رنگ‌ها به وضوح، قابل رویت بوده و موجب جلب توجه می‌گردند.
رنگهای سرد : نیمه آبی چرخه رنگ به عنوان رنگهای سرد شناخته شده که شامل آبی – سبز و آبی – بنفش می باشد. رنگ‌های سرد، رنگ‌های آرامش‌بخش هستند و هارمونی آنها در محیط‌های مختلف، بیشتر است و زیاد در چشم نیستند.
رنگ سفید گرم که به آن آفتابی گفته می شود ، دمای رنگی بین ۲۷۰۰ تا ۳۰۰۰ درجه کلوین دارد و برای مصرف خانگی مناسب است. سفید سرد یا مهتابی با درجه کلوین بین ۵۴۰۰ تا ۶۷۰۰ ، کنتراست نوری بهتری دارد و اجسام سیاه در آن سیاه تر وسفید سفیدتر دیده می شوند. این برای مطالعه و کارهایی که نیاز به چشم دوختن دارد مناسب است و از اینرو برای محل کار انتخاب می گردد. سفیدصدفی با دمای رنگی در محدوده ۴۰۰۰ کلوین است.
 
 
قبل از پرداختن به کاربرد فیلتر ها لازم می دانم برای عزیزانی که در گام های اول کسب اطلاعات هستند چند مورد را توضیح دهم : 
رنگهای اصلی که از ترکیب آنها تمام رنگهای موجود در طبیعت به دست می آیند عبارتند از :‌ آبی (blue ) سبز (Green ) و قرمز ( Red ) که به مخفف B,G,R خوانده می شوند . رنگهای فرعی که از ترکیب دو به دوی سه رنگ اصلی به دست می آیند عبارتند از :‌ زرد ( yellow) از ترکیب سبز و قرمز حاصل می شود. ماژنتا (Magenta ) از ترکیب آبی و قرمز حاصل می شود و سایان(Cyan ) از ترکیب سبز و آبی حاصل می شود. رنگ زرد مکمل رنگ آبی است. رنگ سایان مکمل رنگ قرمز است و رنگ و ماژنتا مکمل سبز است.( رنگ مکمل رنگی است. که از ترکیب دو رنگ اصلی دیگر حاصل شده . مثلا وقتی می گوییم رنگ زرد مکمل آبی است . خود زرد از ترکیب دو رنگ اصلی دیگر یعنی سبز و قرمز ساخته شده است.  در دوربین های غیر دیجیتال یعنی دوربینهای فیلمی عمل چند نوع فیلتر با کاربرد آنها در دوربین دیجیتال متفاوت است.  وقتی که ما با فیلم حساس به نور یعنی نگاتیو سروکار داریم با بحث درجه حرارت رنگی یا کلوین مواجه می شویم . فیلمهای رنگی از نظر حساسیت به چهار دسته تقسیم می شوند :
۱- فیلم های نور روز یا Daylight که ۵۵۰۰ درجه کلوین هستند و برای عکاسی در نور روز ساخته شده اند.(Tape D )
۲- فیلم photo-flood تنظیم شده برای نور چراغ با ۳۴۰۰ درجه کلوین(Tape A )
۳- فیلمهای Studio-flood با ۳۲۰۰ درجه کلوین برای نور چراغ (Tape B)
۴- نوعی دیگر به نام (Tape G )برای کار آماتوری که بین ۳۲۰۰ تا ۵۵۰۰ درجه کلوین به صورت اتوماتیک بالانس می شود.
هنگامی که از فیلم رنگی استفاده می کنیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که حرارت رنگی فیلم با حرارت رنگی نور موجود برابر باشد در غیر این صورت رنگ ما به هم می ریزد . به عنوان مثال اگر با فیلم نور روز که برای ۵۵۰۰ درجه کلوین بالانس شده است در زیر نور چراغ های معمول که ۳۲۰۰ درجه کلوین هستند . کار کنیم رنگی که پس از چاپ عکس مشاهده می کنیم رنگ زرد (‌نارنجی ) است که بر عکس غالب شده . اگر برعکس این امر اتفاق افتند همه ی رنگهای ما به سوی آبی می روند. نوعی فیلترهای اصلاح کننده برای این کار وجود دارند که اساس کار آنها خنثی سازی است. درمواقعی که نور موجود ما با نوع فیلم ما یکسان نیست. با اضافه کردن فیلتر رنگ مکمل رنگ ناخواسته را حذف می کنیم مثلا برای خنثی کردن رنگ زرد حاصل ؛ از فیلتر آبی ۸۰A یا ۸۰B استفاده می شود. این سر ی فیلتر ها در عکاسی دیجیتال کاربرد ندارند. زیرا درآنجا تراز سفیدی مطرح می شود.
فیلتر رنگی چیست؟
جنس اغلب فیلترها شیشه و یا ژلاتین رنگی است که رنگ همرنگ را از خود عبور می دهند و آن را تشدید می کنند و رنگ مکمل خود را منعکس ساخته و آن را تضعیف می کنند. به عنوان مثال یک فیلتر قرمز پرتوهای طیف قرمز را از خود عبور می دهد اما پرتوهای آبی و بنفش و سبز را از خود عبور می دهد. 
فیلترهای سیاه و سفید ؟
در عکاسی سیاه و سفید دوگروه فیلتر کاربرد دارد: 
۱- فیلترهای اصلاح کننده :‌عبارت است از فیلتر زرد و فیلتر زرد – سبز . که هدف آنها کاستن اثر اشعه ی آبی – بنفش است. وقتی این اشعه زیاد باشد. درنواحی موجود باعث می شود که تصویر کمرنگ شود مثل آسمان – دریا و کوهستان. استفاده از این فیلتر ها (‌زرد شماره ۸ )‌ در عکاسی پرتره باعث می شود تا موها و پوست تا حدی روشن تر شوند.
۲- فیلترهای کنتراست :‌وظیفه آنها در عکاسی سیاه و سفید جدا کردن دو ناحیه همجوار یک موضوع است که با وجود رنگهای متفاوت در تصویر سیاه و سفید به دو خاکستری همرنگ و یکسان تبدیل می شوند. مانند یک گل سرخ با برگهای سبز که بدون اختلاف رنگ تبدیل به یک تصویر بی حالت و مسطح می شود. اگر بخواهیم رنگ گل را روشن تر از برگ نشان دهیم که از نظر زیبایی شناختی هم بهتر است. می توانیم از یک فیلتر قرمز استفاده کنیم (‌ چون در پزیتیو رنگ همرنگ خود را روشن تر می کند  .
از فیلتر نارنجی هم می توان برای کنتراست شدید ابرها استفاده کرد. همچنین به بافت سنگی حالتی برجسته می دهد. با استفاده از فیلتر سبز رنگهای سبز بهاری به خوبی تفکیک می شوند.
ضریب جذب نور :
به علت اینکه هر فیلتر قسمتی از نور را منعکس می سازد. در نتیجه کمتر به فیلم نور می رسد. برای جبران کمبود نور باید نور بیشتری به فیلم بدهیم. هر فیلتر دارای ضریب خاصی است که در نور سنجی باید در نظر گرفته شود.که با X نشان داده می شود. هرچقدر فیلتر تیره تر باشد ضریب جذب نور آن بیشتر است. بعنوان مثال اگر در حالت بدون فیلتر شاتر ۲۵۰ و دیافراگم ۸ مناسب باشد و از یک فیلتر با ضریب ۴x استفاده شود. از چند حالت می توان برای محاسبه جبران نوری استفاده کرد:
۱-باید زمان نوردهی به فیلم ۴ برابر شود. که برای این کار می توان شاتر را ثابت نگه داشت و دیافراگم را دو درجه پایین آورد.یا برعکس . می توان دیافراگم را ثابت نگاه داشت و سرعت شاتر را دو درجه پایین آورد (‌هر درجه شاتر دو برابر زمان درجه بعدی نور می دهد 
۲- یا می توانیم ۲۵۰ را در ۴ ضرب کنیم و با سرعت ۱۰۰۰ عکس بگیریم. (‌اگر ضریب فیلتر ۲ بود در ۲ ضرب می کنیم و با سرعت ۵۰۰ عکس می گیریم 
۳- راه سوم این است که اگر با ISO 100/21 عکاسی می کنیم. درجه ISO را بر ضریب فیلتر تقسیم کنیم . مثلا ISO 100 را بر ۴ تقسیم می کنیم که حاصل ۲۵ است. و محاسبه ی دیافراگم – سرعت را بر مبنای ISO 25 انجام می دهیم.
انواع فیلترها :
۱ -فیلتر جاذب اشعه ماورا بنفش یا UV : پرتوهای ماورا بنفش همیشه در نور روز وجود دارند و روی عکس نوعی خفگی تصویر ی ایجاد می کنند و در عکسهای رنگی ممکن است سبب ایجاد کمی آبی ناخواسته شود این فیلتر از این امر جلوگیری می کند. فیلترUV به عنوان محافظ لنز بسیار خوب است . سعی کنید همیشه روی لنز آن را ببندید.
۲- فیلتر ND : این فیلتر ها به فیلترهای خاکستر معروفند و تمام طول موجها را به یک نسبت از خود عبور می دهند. اگر در نور آفتاب استفاده کنید . حالت ابری به عکس می دهد.
۳-فیلتر پلاریزاسیون :‌نور هنگامی که روی یک سطح براق مثل آب و شیشه بتابد. انعکاس می یابد و امواج بازتابیده در یک جهت نوسان می یابند که در این صورت می گویند نور قطبی (‌پلاریزه )‌ شده است. این فیلتر انعکاسات مزاحم سطح آب یا شیشه را می گیرد.
۴-نرم کننده ها (Diffusion) : یکی از اساسی ترین کاربرد این فیلترها در عکاسی چهره است که باعث نرم شدن شکستگی ها و چین و چروک آن می شود. نرم کننده ها اغلب کنتراست را کاهش می دهند . بسیاری از این فیلترها حالت شیشه های بخار گرفته دارند.
۵-فیلترهای ستاره ساز:‌این فیلترها نقاط نورانی تصویر را تبدیل به ستاره های ۴ و ۶ و یا ۸ پر می کنند. سطح آنها به طور ظریفی خراش داده شده است.
۶- فیلترهای تدریجی :‌این فیلترها بیشتر به صورت شیشه های مربعی رنگی یا خاکستر ی است. که بعضا از بالا به پایین و یا برعکس غلظت آنها کاهش می یابد . نوعی از آنها نیمه رنگی هستند. که برای رنگی کردن نیمی از تصویر کاربرد دارند.
۷- فیلترهای تبدیل رنگ نور :‌ در عکاسی فیلمی کاربرد دارند. شامل سری ۸۰ (‌آبی روشن و تیره – برای افزایش دمای نور – مخصوص استفاده از فیلم نور روز در نور لامپهای تنگستن – فتوفلاد و هالوژن )‌ و سری ۸۵ (‌ نارنجی روشن و تیره – برای کاهش دمای نور – مخصوص استفاده از فیلم فتو فلاد و تنگستن در نور روز)به کار می روند.
۸-فیلترها چند تصویری :‌ معروف به منشوری که تصویر موضوع اصلی را تبدیل به چند تصویر درهم می کنند یا یک تصویر را تکرار می کنند.
فیلترها انواع بسیار زیادی دارند که هرکدام به نوعی می توانند در بهبود کیفت عکس موثر باشند و همچنین جلوه های زیبایی به کار بدهند مانند فیلتر Fog که برای عکاسی منظره حالت مه مانند به تصویر می دهد و بسیار زیباست.
چند تذکر :
فیلترهای ژلاتینی با وجود تنوع بسیار زیادی که دارند به دلیل شکننده بودنشان با کمترین تماسی خراش برمی دارند و اثر انگشت از روی آنها پاک نمی شود به همین دلیل برای کار آماتوری فیلترهای شیشه ای مناسب ترند. فیلترهای مربعی شیشه ای معمولا در میان یک حلقه فلزی جای دارند و قابل تعویض هستند و از نظر قیمتی به صرفه تر از فیلترهای تک دایره ای هستند.
در خرید فیلتر خیلی دقت کنید که ساخت کارخانه های معروف و معتبر باشند. یک فیلتر معیوب ارزش دوربین و لنز خوب را از بین می برد. دقت کنید سطح فیلتر باید صاف و عاری از هر موجی باشد. فیلترهای مرغوب اغلب دارای کاتالوگی هستند که می توانید جلوه های فیلترها را روی عکسهای گرفته شده توسط آنها مشاهده کنید.  
از آنجا که کاربردی شدن هر وسیله احتیاج به حس نیاز به آن وسیله و درک اهمیت آن دارد، شاید جایگاه و مفهوم این ابزار هنگامی قابل درک باشد که بسیار جدی تر به مقوله نور در عکاسی بنگریم. با نگاهی به این جمله که عکاسی کاری آسان و در عین حال سخت است می توان به این واقعیت پی برد که تعیین کننده سطح کار یک عکاس، ارتباط مستقیم وی با نوع نگرشی که به عکاسی و مقوله عکس گرفتن دارد مربوط می شود. در واقع همه چیز به اصلی ترین عنصر سه گانه عکاسی یعنی نور باز می گردد. می توان آن را به سیستم های خودکار دوربین سپرد و یا می توان برای ایجاد فضایی رویایی و زیباتر به درک و تنظیم آن پرداخت. بله درک نور درکی از شدت، جنسیت و رنگ نور. این برداشت شخصی این جانب است که درک هر چه بیشتر نور سبب زیبایی تصویر پدید آمده می شود. چه در یک کار هنری با ساختاری زیبایی شناسانه و یا یک تصویر با کاربری تخصصی و درکنار این درک، متقابلاً ابزاری نیازمند است که برای ثبت هر چه بیشتر و دقیق تر نور به کمک عکاس بیاید. همان گونه که عکاسان برای ثبت این امر از لنزهایی با قدرت بالا و معمولاً گران قیمت به همراه بدنه های پیشرفته و سریع استفاده می کنند، جایگاه ابزار سنجش نور هم جدی تر می شود. در این راستا چه حالتهای اتوماتیک دوربین و چه نورسنج های دقیق و پیشرفته کمک به تعیین دقیق مقدار نور می کنند که در جایگاه خود بسیا مهم می باشد.
 
کاربرد کلوین در دوربین
 
تاثیری که رنگ نور بر رنگ واقعی اجسام می گذارد موردی است که نمی توان از آن به راحتی گذشت. شاید این امر برای عده ای از عکاسان که بنا به دلایل کاری یا شخصی مقید به رعایت آن نیستند جایگاهی نداشته باشد و استفاده از این نوع ابزارها را زائد، دست و پاگیر و پرخرج بدانند و مسئله را در چارچوب پیش فرض های دوربین حل کنند. ولی در هر شرایطی نتیجه عالی مطلوب تر است. شاید نگاه بعضی از عکاسان خبری، که به دلیل سیال بودن و غیرقابل پیش بینی بودن موضوع، صرفاً ثبت تصویر در اولویت آن ها بوده و به همین دلیل باقی مسائل همچون کادربندی، فوکوس و نورسنجی و…. در درجه اهمیت کمتری قرار می گرفت که در جایگاه خود تا حدودی قابل درک می باشد. حال با پیشرفت دوربین های عکاسی و ورود دیجیتال به این عرصه و موارد از این دست به قسمت های اتوماتیک دوربین سپرده می شود. ولی در همین زمان نیز هستند عکاسانی که علاوه بر سرعت عمل بالا در هنگام شکار لحظه دیگر مسائل را تا حد قابل قبولی رعایت می کنند. تا جایی که دیده شده حتی مسائل نورپردازی هم مورد استفاده و کاربرد قرار می گیرد و همین امور است که سطوح مختلف عکاسی و عکاس را مشخص می کند. و حال سوال اینجاست که چه مقدار دقت در جزئیات برای ثبت عکس ها ضروری است و آیا صرفاً استفاده از دوربین های پیشرفته و نورسنج های  دقیق برای این مهم کافی است و آیا نادیده گرفتن تاثیر دمای رنگ نور بر اجسام و انعکاس آنها درست است؟ آیا تکیه بر موارد اتوماتیک و پیش فرض قسمت وایت بالانس دوربین ما را به نهایت کیفیت و به دست آوردن رنگ طبیعی اجسام و عناصر موجود در تصویرمی رساند و آیا صرف وقت و هزینه زیاد برای ابزارهای سنجش دقیق تر مثل کلوین سنج ضروری است؟ نتیجه مطلوب چگونه حاصل می شود؟ مشکل همین جاست. واژه مطلوب به نسبت تمامی ظرافت عکاسان موجود دارای معانی خاص می باشد. ولی صرف نظر از این مباحث همیشه این مقایسه است که می تواند درک دقیقی از نتایج را پدید آورد. آیا عکس های خود را با کارهای جدی تری که در منابع مکتوب حرفه ای و یا حتی کتاب های راهنمای دوربین تان مقایسه کرده اید؟ چه تفاوتی بین دوربین شما و دوربین آنها وجود دارد. چرا تفاوت معمولاً زیاد است. به گونه ای که انگار آن عکس ها با ترفند خاص و ابزاری دیگر گرفته شده است. ولی این طور نیست بدون در نظر گرفتن عامل تجربه عکاس که مورد بسیار مهمی است آیا لزوم دقت در جزئیات سنجشی برای مطلوبیت کار نیست؟ وجود رنگ های طبیعی فرصت و درک متفاوتی را از تصویر به ما می دهد؟ کافی است نگاهی به آثار زیر بیاندازیم
 
کلوین وکلوین سنج در دوربین
 
توضیح عکس
همانطور که می بینید شاید هر یک از موارد A وB برای شما به لحاظ ثبت درست تصویر کافی باشد. ولی در کارهای جدی تر وجود عنصر رنگ و تفکیک درست آن دارای موضوعیتی بالاست و این تفکیک احتیاج به شناخت و درک نور دارد و برای درک نور احتیاج به سنجش و تنظیم دقیق آن است. می دانید که نور مرئی از طول موج هایی برابر با ۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰ آنگستورم تشکیل شده است. تنوع همین امر سبب پیدایش رنگ های متنوع نوری می شود. از همین بابت شناخت و درک  نور سفید و تحلیل نور محیط عکاسی نسبت به نور سفید از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. واحد درجه حرارت نور را کلوین می نامند و نور سفید کلوینی برابر ۵۵۰۰ را داراست. اهمیت نور سفید در همین اصل خلاصه می شود که هر چه نور تابیده شده به جسم مورد نظر به سفید نزدیکتر باشد تاثیر آن بر بازتابهای موضوع کمتر بوده و همین امر سبب ثبت درست و طبیعی رنگ عناصر موجود در تصویر می شود. به طور مثال اگر گرایش نور سفید با پایین امدن درجه کلوین آن به رنگ زرد متمایل شود. بازتاب شیئی آبی رنگ، در تصویر ثبت شده  به سمت سبز متمایل می شود. از طرف دیگر سیستم های وایت بالانس موجود در دوربین ها به صورت کلی تری نسبت ها و درجات کلوین را درک کرده و اعمال می کند، در صورتی که ابزار کلوین سنج نه تنها به درک و تجزیه دقیق تر دمای رنگ نور می پردازد بلکه مشکل بارز سنجش انعکاس دوربین ها را ندارد؛ زیرا کلوین سنج همیشه به صورت مستقیم منبع نور را تحلیل و پردازش می کند (به همان دلیلی که نورسنجی مستقیم بهتر از انعکاسی است) و همین امر سبب جلوگیری از گمراه شدن کلوین سنج می شود البته شاید بیان شود که می توان تصحیح هر گونه رنگ اضافی موجود در رنگ عناصر تصویر را به مراحل پیش از چاپ و چاپ در موکول کرد. که همین امر مستوجب تاثیر منفی بر روی رنگ های دیگر عناصر است یعنی معمولاً در این گونه اعمال پله های میانی و نزدیک به هم، دچار به هم ریختگی یا حتی حذف می شوند و از طرف دیگر نمی توان منکر این اصل شد که هر چه ثبت تصویر دقیق تر باشد امکان تصحیح آن نیز در صورت لزوم بیشتر خواهد  بود. در ابتدا هنگام استفاده از لایه های سلولزی، سیستم وایت بالانس در دوربینها وجود نداشت و امر تصحیح رنگ و تراز سفید نور تا حد امکان توسط فیلم های نور روز و نور مصنوعی و برای اصلاح دقیق تر از کلوین سنج و فیلترهای مخصوص اصلاح کلوین استفاده می شد که یا بر روی منبع نور (نور مصنوعی) و یا در مقابل لنز قرار می گرفت. البته این نوع کلوین سنج ها ی اولیه قادر به درک نورهای ممتد بوده و از درک نورهای آنی و فلاش ها عاجز بودند. ولی امروزه این ابزارها هم دقیق تر وهم برای خواندن تمامی نورها ساخته شده است. کافی است اطلاعات نورسنج را به دوربین ها انتقال داده و بدون استفاده از فیلتر خاصی رنگ نور را تصحیح کنید. استفاده از ابزار دقیقی مثل کلوین سنج کمک به درک نور محیط می کند و درحالت تصحیح آن با معرفی فیلترهای مناسب برای تصحیح نور، سبب بالا رفتن درک و تجربه عکاسی نسبت به شرایط نوری مختلف می شود و در صورت لزوم می توان دست به تغییر کلوین برای شرایط خاص و بیانها ی متفاوت زده و از جهت دیگر با شناخت کلوین نورهای مختلف در صورت نیاز دست به خلاقیت هایی در زمینه نورپردازی زده و تصاویر زیبایی با تن گرم و سرد ایجاد کرد. از اینگونه ابزارها بیشتر در عکاسی از اشیائی که دارای انعکاسی زیاد بوده و یا در مواردی که اندکی تغییر رنگ در آن باعث دگرگونی در تشخیص می شویم مثل عکاسی از جواهرات که هم دارای سطوح رفلکتیو متنوعی هستند و هم دارای سطوح رنگی خاص. همچنین عکاسی از لوازم آرایش و یا کپی برداری از آثار هنری مثل نقاشی که دارای تنوع خاص رنگی می باشد
 
Incident Light Metering
 
نور به عنوان اصلی ترین مولفه ای که دیدن را میسر می کند، در ثبت تصویر نیز نقش اساسی دارد. فارغ از هر نوع و گرایشی در عکاسی، شاید بتوان نور را اولیه ترین عامل قابل توجه در عکاسی دانست. نور، مقوله ایست که در رشته های مرتبط با عکاسی، زمان بسیار زیادی را به خود اختصاص می دهد و استفاده مناسب از آن، دانش و تجربه زیادی را طلب می کند. بسیاری از اصول و مقدمات علمی و هنری عکاسی بر پایه درک مناسب و تسلط بر کیفیت ها و شرایط نوری بنا شده و این مهم حاصل نخواهد شد، مگر با کسب دانش، تفکر و تجربه مداوم در این زمینه. اهمیت نور در عکاسی تا جایی است که بسیاری از بزرگان عکاسی، پس از سال ها تجربه و خلق آثار متعدد، با تاکید بر نقش نور سعی در گسترش درک و دانش خود در این زمینه را دارند. همچنین، نور به تنهایی، موضوع اصلی بسیاری از عکس های ارزشمند بوده است. شناخت کافی از نور حتی در مقدماتی ترین مراحل عکاسی امری ضروری است. عدم آگاهی از نقش نور و نحوه واکنش وسایل عکاسی به آن، در بسیاری از مواقع باعث ایجاد تاثیرات ناخواسته در عکس می شود و در نهایت باعث خواهد شد که نتوان تصویر دلخواه را ثبت کرد. عدم کسب نتیجه دلخواه، چه از جنبه فنی و چه از جنبه هنری، منحصر به افراد غیر حرفه ای نبوده و حتی عکاسان با تجربه و حرفه ای هم کما بیش با این مشکل دست در گریبان بوده و یقینا نور یکی از عوامل اصلی است. نور به تنهایی شامل ویژگی هایی است که در خلق تصویر نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. ویژگی هایی که در عکاسی با واژه هایی چون رنگ نور، تیزی و نرمی (Soft و Hard)، زاویه نور و شدت نور (میزان نور ورودی) عنوان می شوند. در این بخش با تنظیماتی آشنا می شویم که در اغلب دوربین های عکاسی از دوربین های حرفه ای تا دوربین های موبایل مورد استفاده قرار می گیرند و امکاناتی را در زمینه برخی ویژگی های نوری در اختیار عکاس قرار می دهند.
تاثیر میزان نور در ثبت تصویر
ابتدایی ترین عاملی که عکاس باید بدان توجه داشته باشد «میزان نور» موجود روی سوژه است، زیرا اگر میزان نور از حدی بیشتر یا کمتر باشد تصویر سوژه ثبت نخواهد شد. نور بازتابیده شده از سوژه پس از عبور از اجزاء دوربین، در نهایت، با تاثیر روی صفحه حساس، تصویر سوژه را ثبت می کند. نور بازتابیده شده، صفحه حساس را متاثر نخواهد کرد مگر اینکه از میزان مناسبی برخوردار باشد. اگر این نور از حد استاندارد کمتر باشد تصویر سوژه، سیاه یا بسیار تیره می شود. حال اگر میزان نور ورودی به دوربین از حد استاندارد بیشتر باشد تصویر سوژه سفید یا بسیار روشن خواهد شد.
نورسنج
حال سوال اینجاست که چگونه میزان نور مناسب را تشخیص دهیم و حتی کنترل کنیم. در ابتدای ظهور عکاسی، تشخیص میزان نور مناسب، تا حد بسیاری به تجربه و مهارت عکاس وابسته بود. با اختراع وسیله ای به نام «نورسنج»  (از بزرگترین انقلاب ها در عرصه عکاسی)، تشخیص میزان نور کافی بسیار ساده تر شد. امروزه نورسنج در اکثریت قریب به اتفاق فرآیندهای عکس برداری، چه با تنظیم های دستی چه به صورت خودکار، مورد استفاده قرار می گیرد. چگونگی عملکرد نورسنج به این شکل است که با سنجش میزان نور تابیده شده به سوژه یا نور بازتابیده شده از آن، عدد مناسب دیافراگم و سرعت شاتر براساس ISO مشخص می شود. معیار نورسنجی برای نشان دادن نور بهینه، خاکستری ۱۸ درصد که رنگی خنثی است  می باشد. اصطلاحات «دیافراگم»، «سرعت شاتر» و «ISO» در ادامه بحث، تشریح خواهند شد. امروزه بسیاری از دوربین ها، خود مجهز به نورسنج داخلی هستند که نحوه رفتار آن در بخش «نورسنجی خودکار» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اما نورسنج های دستی که به صورت مستقل از دوربین قابل استفاده هستند به دو نوع عمده تقسیم می شوند که نورسنج های دستی امروزه اغلب هر دو نوع را در خود جای داده اند.
– نورسنجی انعکاسی (Reflected Light Metering): در این نوع با نشانه گرفتن نورسنج به سمت سوژه، نور بازتابیده شده از آن خوانده می شود.

یک دیدگاه بگذارید