تفاوت عکس سیاه و سفید و رنگی
تفاوت عکس سیاه و سفید و رنگی
عکاسی رنگی یا سیاه و سفید؟
شما خوابهای سیاه و سفید میبینید یا خوابهای رنگی؟ چه کسی میتواند با صراحت بگوید که رویاهای رنگی قشنگتر از رویاهای سیاه و سفیدند یا برعکس؟ چه کسی میتواند با دیدن عکسهای سیاه و سفید قدیمی خانوادگی به گذشتههای دور سفر نکند و لحظاتی را در دنیای بیرنگ آن عکسها با خاطرات همان آدمهای آشنا زندگی نکند؟ در گذر از آن سالها، اکنون مدتهاست که دنیای رنگی تولد کودکانمان را تنها در قالبی رنگی بر دل آلبوم عکسها ثبت میکنیم تا برای فردا روزشان خاطرهای از روزهای رنگارنگ کودکی بماند. به حق میتوان اقرار کرد تمام این رنگها و بیرنگیهاست که لحظات زندگی را بر دل تاریخ ثبت میکنند؛ هرکدام با ظرافتها و قابلیتهای خود راوی این قصهگویی به روایت تصویر است.سیاه، سفید، خاکستری، قرمز، آبی و… موضوع گفتاری از افشین شاهرودی، از عکاسان بهنام و برجسته کشور و مدیر مسئول فصلنامه «عکاسی خلاق» است. از چشم هنرمند هرکدام از عکسهای رنگی و سیاه و سفید جایگاه و کارآیی خاص خود را در هنر عکاسی دارد در مورد عکاسی رنگی وسیاه و سفید صحبت های مختلفی شده است و اکثرا هم به جنبه های تکنیکی کار توجه میکنند اما من بدم نمی آید اشاره ای بکنم به گفته معروفی از ادوارد وستون؛ او می گوید، خیلی ها تصور می کنند که عکاسی رنگی و سیاه و سفید جای هم را می توانند بگیرند، ولی عکاسی رنگی و سیاه و سفید دو مقوله متفاوت هستند، برای تامین دو هدف مختلف.
بازدید ادامه مطالب با کلیک روی این مطلب
تفاوت عکس سیاه و سفید و رنگی
با همین تعریف میتوان متوجه شد که این دو مقوله به هیچ وجه قابل قیاس نیستند، نه رنگ می تواند جای عکاسی سیاه و سفید را بگیرد، نه تونالیته های سیاه و سفید می تواند جانشین رنگ شود. خیلی وقت ها عکسی را به صورت رنگی می گیریم، آن را سیاه و سفید می کنیم، می بینیم که بهتر می شود، یا بالعکس آنرا سیاه و سفید می کنیم، می بینیم عکس بدتر می شود و اصلا بی معنا می شود. رنگ عنصری است که باید بخشی جدا نشدنی از یک اثر باشد. عکس رنگی عکسی است که شما نتوانید رنگ را از آن حذف کنید؛ یا عکس سیاه و سفید، عکسی است که اگر قرار باشد رنگ به آن اضافه شود، خراب شود. گاهی واقع گرایی صرف مد نظر ما است، در آن صورت شاید عکاسی رنگی به ما کمک کند، به خاطر اینکه رنگ بخشی از واقعیت است. موضوعی که رنگی عکاسی شود، واقعی تر به نظر می رسد. وقتی رنگ های مختلف به تونالیته های سیاه و سفید تبدیل می شوند، در حقیقت به نوعی واقعیت را تغییر داده ایم. در اینجا برداشت های ذهنی عکاس مورد نظر است. در زمان جنگ دوم جهانیعکاسی سفید و سفید عمومیت بیشتری داشت و برای همین بیشتر استفاده می شد، یا در جنگ ویتنام، و حتی تا ۲۰ یا ۳۰ سال پیش، عکاسی رنگی اینقدر عمومیت نداشت. به حادثه بم، آخرین فاجعه یا مصیبتی که در ایران داشتیم دقت کنید، عکس هایی که در آنجا داشتیم بیشتر رنگی بود. اگر بخواهیم به ماهیت موضوع هم نگاه بکنیم، مرگ و خون و درگیری، با رنگ بهتر می تواند منتقل شود.
عکاس هایی مثل وستون یا آدامز با دو رویکرد متفاوت به عکاسی از طبیعت پرداختند. آدامز، شکوه و اقتدار و صلابت و قدرت طبیعت را با فرم های سیاه و سفید و تونالیته های خاکستری نمایش داد و ادوارد وستون، لطافت و زیبایی و ظرافت هایی را که در طبیعت وجود دارد با عکاسی سیاه و سفید به نمایش کشید. البته شاید اگر الان این عکاس ها زنده بودند به گونه ای دیگر به طبیعت نگاه می کردند. در سطوح کاملا آماتوری، عکاسی رنگی رواج زیادی دارد ولی در سطوح حرفه ای است که پای انتخاب به وسط می آید؛ عکاس از میان رنگ و تونالیته های سیاه و سفید، به عنوان عاملی که می تواند در بیان تصویری عکس نقش داشته باشد، دست به انتخاب می زند.
این روزها، پیکسل ها و چاپگرها نقش مهمی برای عکاسان ایفا می کنند. تصاویر رنگی با وضوح بالا اغلب در مجلات، کتاب ها، بیل بودرها، بروشورها و حتی اینترنت دیده می شود. اما هنوز می توانیم تصاویر سیاه و سفیدی را ببینیم که در جاهای مختلف به کار برده می شوند. با وجود استفاده از دوربین های دیجیتال، حمام اسید استیک و فیکسر ها هنوز توسط عده زیادی از عکاسان استفاده می شود. در حقیقت، تحسین و تقدیر تصاویر سیاه و سفید هنوز کم نشده است. اگر از اینکه بعضی از مردم هنوز به تصاویر و عکس های سیاه و سفید علاقه دارند متعجب می شوید، ما شما را با چند دلیل منطقی قانع خواهیم کرد. امروز دلایل اینکه چرا بعضی از مردم با وجود کاربرد گسترده عکس های سیاه و سفید هنوز از عکس های سیاه و سفید استفاده می کنند را برای شما توضیح خواهیم داد.
۱. این عکس ها ساده تر هستند
در مقایسه با عکس های سیاه و سفید، این عکس ها واقعا ساده هستند. اگر از آنها در هر جایی استفاده کنید، با هر رنگی هماهنگ خواهد شد. هنگامی که می خواهیم تصاویر ساده را روی دیوار نصب کنیم و یا آنها را درون قاب قرار دهیم بهتر و آسان تر قابل تزیین هستند. مهم نیست عکس تا چه اندزه پیچیده است، تصویر هنوز ساده به نظر می رسد.
۲. این بهترین راه برای به تصویر کشیدن زیبایی ها است
با عکس های سیاه و سفید، زیبایی واقعی سوژه به تصویر کشیده می شود. فقط تصور کنید، اگر رنگ های یک اثر هنری را پاک کنید، می توانید زیبایی های آن را مشاهده کنید. همین مطلب در مورد تصاویر و عکس ها نیز صدق می کند. بدون تعریف و تمجید و ستایش بیش از اندازه، شما قادر خواهید بود سادگی، شکوه و جلال یک تصویر یا سوژه را تحسین کنید. عکس های سیاه و سفید صادق هستند.
۳. حالت و روحیه خوبی ایجاد می کند
شما نمی توانید منکر این شوید که عکس های سیاه و سفید واقعا حالت متفاوتی دارند که با نشان دادن کنتراست های مختلف، ظرافت، سایه ها و فاکتورهای دیگر نمایان می شود. این عکس ها به نوعی باعث می شود خاطرات و حوادث سرنوشت ساز و مناسبت های فراموش نشدنی حفظ شوند. این عکس ها یادگارهای خوبی هستند و حتی علیرغم سال ها گذشت زمان هنوز تازه و جذابند.
۴. این عکس ها قابلیت سازگاری دارند
جدا از حالات و سبک هایی که عکس گرفته می شود، این عکس های هنوز زیبا و جذاب به نظر می رسند، مهم نیست سوژه عکس چه چیزی باشد. حتی عکس های مناظر خالی و بدون جزییات به صورت سیاه و سفید بسیار زیبا به نظر می رسند. از این عکس های می تون در کارهای مختلف استفاده کرد، چه آن کار تبلیغ باشد چه طراحی گرافیکی و غیره.
۵. این عکس ها پایان ندارند
عکس هایی که به صورت سیاه و سفید گرفته می شوند برجسته هستند، مهم نیست با چه هدفی گرفته شده اند و چه مدت از زمان آنها گذشته است، هنوز یک پیام دراماتیک را منتقل می کند حتی اگر سال ها پیش گرفته شده و امروز دیده می شود. عکس های سیاه و سفید مدت طولانی تری نسبت هب عکس های رنگی باقی می مانند. اگر عکس مات شود هنوز سیاه و سفید است اما اگر عکس های رنگی مات شود رنگ ها حالت اول خود را نخواهند داشت.
۶. این عکس ها به سادگی جلب توجه می کنند
اگر آن را بین دریایی از عکس رنگی قرار دهیدو یا آن را در یک فیلم فرض کنید، کاملا توجه بیننده را به خود جلب می کند. هر چه تعداد آیتم های رنگی اطراف آن بیشتر باشد، بیشتر می درخشد و توجه افراد بیشتری را به خود جلب می کند. با توجه به رواج عکس های رنگی، گرایش افراد به دلیل خلاقانه و منحصر به فرد بودن عکس های سیاه و سفید به این سمت برگشته است.
۷. ویژگی های سوژه را به خوبی نشان می دهد
بهترین نتایج عکس های سیاه و سفید این است که شکل واقعی سوژه را نشان می دهد. جزییات نیز واضح تر می شود. بیننده تصویر نیز آن را می بیند و در مورد عکس قضاوت می کند نه رنگ های خاصی که در ان به کار رفته است.
۸. این عکس ها دارای تنوع منحصر به فردی هستند
البته ممکن است بلافاصله تنوع رنگ به ذهن شما برسد اما با وجود سیاه و سفید بودن هنوز تنوع وجود دارد. این به نحوه گرفته شدن عکس، جایی که عکس گرفته شده، چه نورپردازی برای آن استفاده شده، سوژه عکس چیست و فاکتورهای دیگر بستگی دارد. ممکن است فردی با ظرافت و دقت عکس را گرفته باشد، یا خشن و بدون ملاطفت. ممکن است فردی بخواهد یک عکس شاد بگیرد و فرد دیگر بخواهد در حالت عصبانیت عکس بگیرد. با عکس های سیاه و سفید شما می توانید پا را از محدودیت ها فراتر بگذارید.
۹. این عکس ها باعث گیج شدن بیننده نمی شوند
گاهی رنگ ها می توانند باعث سردرگمی و گیج شدن شوند و ممکن است باعث شوند عکس پیچیده به نظر برسد. ممکن است بعضی از افراد واقعا روی رنگ ها تمرکز نکنند چون تعداد رنگ ها بیش از حد زیاد است اما اگر این عکس سیاه و سفید باشد، تشخیص و تمیز جزییات آن راحت تر است و شما می توانید روی سوژه عکس متمرکز شوید.
۱۰. این عکس ها دارای انواع سایه ها هستند
حتی اگر بعضی بر این باور باشند که عکس های سیاه و سفید خسته کننده هستند، با این حال هنوز هم بعضی از مردم از آنها استفاده می کنند. این یک ویژگی های شگفت انگیز است که این عکس ها با وجود سیاه و سفید بودن دارای سایه های متنوعی هستند. کاربرد نورپردازی و کنتراست به میزان زیادی حالت تصویر را تحت الشعاع قرار می دهد.
۴ نکته برای تصمیم گیری بین سیاه و سفید یا رنگی بودن عکس
چرا عکاسی سیاه و سفید برای ما جذاب به نظر می رسد؟ در طبیعت رنگها ما را به خود جذب کرده و منجر به جلب نظر ما می شوند اما کماکان تصاویر فاقد رنگ و سیاه و سفید بخشی از حرفه عکاسی است و ابزار نمایش قدرتمندی از یک روح هنری هستند. نظرات مختلفی در مورد عکاسی سیاه و سفید وجود دارد. برخی عکاسان علاقه خاصی به این نوع عکاسی داشته و فقط سیاه و سفید عکاسی می کنند درحالیکه برخی عکاسان فقط رنگی عکاسی می کنند. خوشبختانه تصاویر دیجیتال امکان تصمیم گیری بین اینکه عکاسی سیاه و سفید بیشتر موردنظر شماست یا رنگی را فراهم آورده است. با این وجود این سادگی تبدیل از عکس سیاه و سفید به رنگی خود بخشی از مشکل است چرا که باعث می شود تداخلی بین احساسات در جهت آنکه چه مسیری انتخاب شود، به وجود آید. اگرچه فرمول مشخصی که تعیین کند کدام یک از این انتخاب ها بهتر است وجود ندارد، اما راهنمایی هایی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند کمی آسانتر تصمیم بگیرید.
در اینجا ۴ نکته که می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید عکاسی سیاه و سفید یا رنگی مناسب تر است، ارائه شده است.
سیاه و سفید یا رنگی؟
۱آیا رنگ اثر بزرگی روی تصویر شما دارد؟ این مورد ممکن است بحث ساده ای برای قضاوت باشد اما همیشه اینقدر ساده نیست. رنگ می تواند یک آیتم متلون باشد و می تواند به جذابیت یک عکس افزوده یا برخلاف آن جذابیت آن را بکاهد. از خودتان بپرسید آیا این تصویر منحصرا وابسته به رنگ است یا آیا چیز جذاب دیگری وجود دارد که بتواند برآن تاکید کرد. نگاه کردن به یک رنگین کمان بدون رنگ چقدر زیبایی دارد. این به این معنا نیست که سوژه های رنگی در حالت سیاه و سفید خوب به نظر نمی رسند اما به عنوان یک قانون کلی سوژه های دارای رنگ های متنوع زیاد باید همانطور بمانند- رنگی.
این تصویر واقعا در زمینه رنگ حرفی برای گفتن ندارد بنابراین از نورپردازی شدید در پشت استفاده شده تا کنتراست شدیدی روی سوژه به وجود آید.
تصویر اصلی چیز خیلی زیادی جز رنگ نداشت. بنابراین به سیاه و سفید تبدیل شده است تا پترن موجود در تصویر برجسته شود. برعکس این اتفاق نیز می تواند صدق کند. زمانیکه شما صحنه ای در اختیار دارید ک به ذات بی رنگ و ملایم است، تصویر می تواند زمانیکه به سیاه و سفید تبدیل می شود بهتر عمل کند که این منجر به نکته دوم می شود.
۲. آیا نور یا کنتراست جذابی وجود دارد؟
این قسمت بخشی است که عکاسان آماتور ممکن است بیشتر در آن دچار مشکل شوند چرا که دیدن نور و کنتراست معمولا نیازمند به تجربه دیدن دارد. نگران نباشید. هرچه بیشتر خود را مجبور کنید که چیزی که به آسانی دیده می شود را نادیده بگیرید، بیشتر یاد خواهید گرفت که به صورت سیاه و سفید نگاه کنید. زمانیکه رنگ را از تساوی فتوگرافیک حذف می کنید تنها تفاوت در تناژهای رنگی باقی می ماند. نور ها و سایه ها. این تفاوت ها تصاویر سیاه و سفید خوبی را به وجود می آورد. بنابراین زمانیکه یک صحنه یا سوژه را مشاهده می کنید که کنتراست واضح و نورپردازی یا سایه خاصی را نشان می دهد، احتمالا موقعیت مناسبی است که عکاسی سیاه و سفید را امتحان کنید. به تصویر زیر از برگ یک گیاه آپارتمانی نگاه کنید.
در اینجا از یک فلاش تک پشت برگ استفاده شده تا کاملا کنتراست را برجسته کند. عموما این جزئیات ممکن است نادیده گرفته شود و رویکرد عکاسی سیاه و سفید نورپردازی را تکمیل می کند Ansell Adam بزرگ چنین می گوید که می تواند حس عمیق تری از رنگ را با یک تصویر سیاه و سفید تنها با استفاده از نور، سایه و حتی بافت برای بیان کیفیت عکس، انتقال داد. این متغیر آخر یعنی بافت ما را به نکته سوم هدایت می کند.
۳. آیا بافت جذابی وجود دارد؟ زمانیکه از بافت صحبت می کنید می توانید به سادگی آن را با حس فیزیکی که از جسم به واسطه لمس کردن درک می کنید، بیان کنید. بافت در یک عکس اما کمی سخت تر بیان می شود. بافت در عکس باید از طریق جشم ها درک شود و سپس می توان تشخیص داد که نرم، زبر یا خشن است. انتقال یک اتفاق ملموس به واسطه حس لامسه را به آنچه که به صورت بصری لمس شود نیاز به یک نگاه تعلیم دیده دارد و اینجا جایی است که تصویر سیاه و سفید می تواند به کمک آید. نمونه هایی از بافت که به خوبی با تصویر سیاه و سفید کار می کنند چوب، فلز و سنگ هستند و حتی گیاهان و پوست انسان. نورپردازی جهت دار (نور از یک منبع بزرگ که از گوشه می آید) به تاکید بر بافت کمک می کند. این تصویر با نورپردازی طبیعی که به صورت جهت دار از یک گوشه آمده، گرفته شده است. این کار حقیقتا بافت و زوائد و خشنی سوژه را از عکس بیرون می کشد.
این نکته آخر پشت ویژگی های فیزیکی یک تصویر قرار داشته و منجر به حسی می شود که می خواهیم از طریق عکس انتقال داده شود. اینجا جایی است که تصویر سیاه و سفید حقیقتا می درخشد.
۴. حسی که می خواهید عکس خلق کند چیست؟ آیا تاکنون به عکسی نگاه کرده اید و خیلی سریع تحت تاثیر حس عکس قرار بگیرید؟ این مورد حس عکس نامیده می شود. می تواند صحنه یک خیابان باران خورده باشد یا تصویر گرم و لذت بخش یک غروب. در هر صورت استفاده از عکاسی سیاه و سفید روش خوبی برای انتقال حس در در عکاسی شماست. عموما تصویر سیاه و سفید تیره، سرد و غم انگیز است اما این بدان معنا نیست که نمی تواند به خوبی در مورد تصویری شاد عمل کند. برخی از عکس های منظر خود را به سیاه و سفید تبدیل کنید و ببینید که چگونه حس عکس تغییر می کند. با پرتره های سیاه و سفید تجربه کنید تا ببینید که کدامیک می توانید سوژه شما را بهتر به تصویر بکشد. این عکس از یک روز گرم در بوستون تفاوت های زیادی در نورپردازی همراه با رنگپردازی خیلی خوب به ویژه در آسمان دارد. اما کماکان عکاسی سیاه و سفید انتخاب شده است چرا که با آنچه عکاس در نظر داشته بیشتر تطابق داشته است.
در نظر داشته باشید که اگر تصمیم بگیرید بیشتر با تصاویر سیاه و سفید کار کنید به روش های متفاوتی می رسید. این روش ها با هم تبادل دارند اما در حقیقت شبیه به هم نیستند. دانستن تفاوت آنها به شما کمک می کند بدانید از هریک چه انتظاری داشته باشید.
مونوکروم
مونوکروم به سادگی به معنای سایه های متنوع از تنها یک رنگ است که برای خلق یک تصویر استفاده شده است. این روش معمولا عکاسی سیاه و سفید ( یا به صورت تخصصی مونوکروماتیک) نام می گیرد اما در واقع هر رنگی قابل استفاده است. عکس های دارای تن قرمز مثال خوبی از تصاویر مونوکروم هستند. این یک مثال از عکس مونوکروماتیک است و عکس سیاه و سفید نیست.
تناژ خاکستری (Grayscale)
واژه Grayscale واژه دیگری است که با لیبل عکاسی سیاه و سفید به کار می رود. اگرچه کاملا غیر صحیح نیست، تصاویر Gray scale از سایه های متنوع خاکستری (۲۵۶تا به صورت دقیق) و نه رنگ دیگر استفاده می کنند. تصاویر Gray scale می توانند بدون ویرایش های دیگر خیلی یکنواخت به نظر برسند چرا که کل تصویر را با خاکستری ملایم نشان می دهند. دقت کنید که چقدر تصویر زیر زمانیکه به حالت Gray scale تبدیل می شود یکنواخت و فاقد جذابیت به نظر می رسد.
تصویر سیاه و سفید واقعی
همانطور که گفته شد تصاویر سیاه و سفید حقیقتا مونوکروماتیک هستند اما همه تصاویر مونوکروماتیک تصاویر سیاه و سفید نمی باشند. عکس سیاه و سفید حقیقی فقط از سیاه و سفید برای خلق تصویر استفاده می کند اگرچه هنوز قسمت غالب از ترکیبی از تناژهای خاکستری استفاده می کند. تصویر زیر مشابه تصویر بالاست بعد از اینکه پردازش شده تا به تصویر سیاه و سفید حقیقی نزدیک شود. تفاوت در تناژهای رنگی واضحتر شده و تصویر خوشایندتر به نظر می رسد.
عکاسی سیاه و سفید از ژانرهای اصلی عکاسی از زمان درک عکاسی است. اگرچه هنوز افرادی هستند که همه چیز را به صورت رنگی ترجیح می دهند اما عکاسی سیاه و سفید را نمی توان نادیده گرفت و همینطور در قالب یک بیان هنری نمی توان آن را کم ارزش شمرد و نرم افزارهای پردازش امروزی تبدیل عکس ها به عکس سیاه و سفید را ساده کرده است.
برای دانبود فایل این مطلب به صورت PDF روی لینک زیرکلیک کنید
یک دیدگاه بگذارید